به مناسبت آغاز سال تحصیلی مدیر محترم مدرسه ی علمیه زهرائیه سلام الله علیها، جمعی از اعضای کادر و تعدادی از اساتید به محضر استاد ارجمند حاجیه خانم سالک شرفیاب شدند. ایشان در ابتدای کلام خود در مورد ابزاری بودن علم توضیحاتی ایراد نموده، فرمودند روشنی باطن جلب عنایت الهی را به همراه خواهد داشت. طلاب باید سعی کنند اسیر مباحث کلیشه ای و ظواهر دروس نشوند.

 ایشان در ادامه به اساتید متذکر شدند که، شما باید سعی کنید علم را از صورت ظاهری در آورید و عمیق تحویل طلاب بدهید و مواظب باشید از وظیفه اصلی خود که خانه داری، همسرداری و تربیت فرزند است غافل نشوید و این امر مهم را به طلاب هم متذکر شوید و بدانید در درس و بحث هدف و اصل نیست بلکه وسیله ای است برای رسیدن به کمال. سعی کنید عقلانیت طلبه ها را رشد دهید، «نفخت فیه من روحی» بعد از تعقل و تفکر است و تا عقل رشد نکند روح آرامش نخواهد گرفت.

 وی افزود: در درجه ی دوم عمل صالح است که باید آن را از قرآن ناطق که اهل بیت عصمت و طهارت هستند، گرفت. روایات را به میدان بیاورید، نهج البلاغه و تحف العقول را در حوزه ها ترویج دهید. به مردم یاد دهید که روایات را یادگرفن و عمل کردن هم توسل است و در برنامه ی ذکر باید این مباحث مطرح شود.

 ایشان در پایان به این امر تأکید کردند که: باید قدرت فکر کردن را در طلبه ایجاد کرد.

امروز دوشنبه 1391/6/20 جلسه ی توجیهی برای طلاب جدید الورود در مدرسه ی زهرائیه سلام الله علیها تشکیل شد.

در آغاز مدرسه مدیر محترم مدرسه سرکار خانم امیرخانی با تقدیر و تشکر از طلاب شرکت کننده و مادران محترمشان و عرض خیر مقدم ، ایشان را به تهذیب همراه تحصیل سفارش نمودند و خواستند که طلاب عزم خود را جزم نموده و با اراده ی آهنین در راه مکتب جعفری گان نهند.

وی در ادامه ی سخنان خویش از حاضرین خواستند که اهل عمل بوده و بهترین الگوی عملی برای خانواده هایشان و جامعه باشند.

در ادامه ی برنامه سرکار خانم طالب با قرائت بخشی از زیارت ائمه بقیع و مداحی فضای سالن را معنوی نمودند تا طلاب  با روحیه ی خاص طلبگی وارد سال  تحصیلی شده و در کلاس حاضر شوند.

در پایان جلسه از سخنان گرانقدر سرکار خانم سمندری از اساتید حوزه بهره مند شدیم. ایشان در ابتدای سخنان خود یادآور شدند که اولین اقدام برای آغاز سال تحصیلی، شکرگزاری است. بعد از شکر خدا به پاس قبولی در حوزه، باید با اخلاص قدم برداشته و از همان ابتدای کار هر شخص خود را موظف به خدمت به جامعه بداند.

سرکار خانم سمندری در مورد اخلاق طلبگی و رفتار ایشان صحبت نمودند و یادآور شدند که طلاب زیر ذره بین افراد جامعه هستند و بایستی با توجه بیشتر به این موضوع در جامعه گام نهند و رفتار خود را به سنّت اهل بیت نزدیک کنند.

در حین برنامه محصولات فرهنگی در میان طلاب توزیع شد که علاوه بر آداب و رسوم طلبگی، مسابقه ای با عنوان «آرزوها و درد دل های خود با امام زمان و روزی که تصمیم گرفتی به خدمت سربازی ایشان در آیی» را در خودش جای داده است.

جودیت میلر:

خبرنگار روزنامه نیویورگ تایمز طی مقاله ای با عنوان «زنان در آغوش اسلام امنیتی تازه می یابند» با اشاره به گرایش روز افزون زنان مسلمان به حجاب می نویسد: چه چیزی این بازگشت را میسّر ساخته است؟ بازگشتی که به معنای واقعی در آزادی های شخصی و سیاسی صورت گرفته است؟

پاسخ آن در ارمغان هاست که اصول گرایان اسلامی به روح و روان جامعه مدرن خاور میانه و به زن و مرد آن تقدیم کرده اند.

پوشش (حجاب) برای زن این امکان را فراهم ساخته که در شهرهای شلوغ بتواند براحتی فعالیت کند و ،از مزاحمت مردان جوان و نوجوانانی که در جستجوی کار از اطراف و اکناف کشور به پایتخت سرازیر شده اند در امان بماند.

این لباس یک پیام غیر قابل تردید به اطرافیان می فرستد. حجاب می گوید: این زن نجیب است. با او کار نداشته باشید. و به وی اجازه می دهد بدون اینکه مورد آزار جنسی قرار گیرد در اتوبوس های شلوغ شهر سوار شود.(1)

—————————————-

(1) روزنامه رسالت: 73/4/2

حجاب باعث می شود که زن کمتر دچار لغزش و گناه شود. و به دنبال آن زن و به طور کلی جامعه بیشتر می توانند مراتب معنوی و انسانی را طی نمایند بر این اساس رهبر معظم انقلاب فرمود:

«ما که این قدر به حجاب مقید هستیم به این دلیل است که حفظ حجاب به زن کمک می کند تا بتواند به آن رتبه ی معنوی عالی خویش برسد و دچار لغزش گاه های بسیار لغزنده ای که سر راهش قرار دارد نشود و درست نقطه مقابل این فرهنگ رومی حاکم بر امروز اروپاست.»(1)

———————————————

1 فرهنگ و تهاجم فرهنگی: ص255.

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ اَوْ عَلَيَّ ثَلاثَةَ أيّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: في حَياتِهِ وَ حَياتِكِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا.

«بحارالأنوار، ج 43، ص 185، ح 17»

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمود: هر كه بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براي او واجب مي گرداند. راوي گويد: عرضه داشتم: آيا در زمان حيات و زنده بودن؟ فرمود: چه در زمان حيات ما باشد; و يا پس از مرگ.

حضرت زهرا سلام الله علیها:
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله عليها - : يا أبَا الْحَسَنِ! إنَّ رَسُولَ اللّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) عَهِدَ إلَي وَ حَدَّثَني أنّي اَوَّلُ أهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ لا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِمْرِاللّهِ تَعالي وَ ارْضَ بِقَضائِهِ.

«بحارالأنوار، ج 43، ص 200، ح 30»

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله عليها - فرمود: اي ابا الحسن! ـ همسرم ـ، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود: من اوّل كسي هستم از اهل بيتش كه به او ملحق مي شوم و چاره اي از آن نيست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهي خوشنود باش.

من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .

امام جعفر صادق (علیه السلام) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 189

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد

چـه روزهـا کــــه گـرفـتـــــار روز هـفــــتـم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید

و جـمـعــــه روز تـفــــرّج بـــــرای مـــــردم شـد . . .

قال الله تعالی:

«ألم یَان للَّذین آمَنوا أن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذکرِ الله …» (حدید، 16)

ای اهل ایمان، بس بود غفلت، شما را

تا کی دگر عصیان کنید، آخر خدا را

ای مومنان پروا کنید از آتش نار

خاضع شوید و مخلص و آگاه و بیدار

آخر چرا قلب شما خاشع نگشته

دل هایتان بهر خدا خاضع نگشته

ای مومنان، قدری دل از دنیا بشویید

دین شما گم گشته، پس آن را بجویید

از این گناه و معصیت، بیرون بیایید

اوقات خود را صرف ذکر حق نمایید

تا کی اطاعت می کنید، این نفس خود را

پس کی اطاعت می کنید، امر خدا را

از ذلت غفلت برون آیید مردم

دین خدا را زنده گردانید، مردم

حق را بگویید و ز غفلت، دور باشید

گردیده از ظلمت، رها، در نور باشید.

محبوبه رحیمی

توصیه چارلی چاپلین به دخترش:

وی که یکی از بازیگران مشهور جهان است در نامه ای  به دخترش می نویسد:

« برهنگی بیماری عصر ماست و من پیرم. شاید حرف های خنده آور می زنم، اما به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست داری.»

————————

آخرین تصویر چاری: ص79