آخرین مرد نجات
04 شهریور 1391 توسط محمدی
پرندگان عاشق ترانه رهایی از ظلمت را سر خواهند داد و سپیدارهای طنّاز، هستی را غرق از عطر ظهور خواهند کرد.
ای پنهان پیدا، بیا و وجدان اندیشه های خواب آلود را بیدار کن. ای پناه بی پناهان، ای آفتاب صبح امید بیا و اسرار حق را برایمان بازگو کن و من خوب می دانم که گفتن اسرار حق جز در سرای حقیقت معنا ندارد پس بیا و دنیایمان را از حقیقت سرشار ساز.
ای نور دیدگان، ای طراوت روزگاران ای بهار دل های یخ زده از غم ظلمت ، ای صفای لحظه ها و ای غایت آرزوی چشم انتظاران بازا و گوشه چشمی به ما کن.
مهدی جان! به وحدانیت حق قسم، به پر معنی ترین واژه های عشق و محبت، قسم و به مقام عالم هستی، قسم تو خواهی آمد و انجماد قلب های یخ زده از غم ظلمت را با طلوع همیشگی ات به بهاری ترین، پر احساس ترین و پاک ترین قلب ها تبدیل خواهی نمود. تو خواهی آمد و تشنگی قرن ها را فرو خواهی نشاند.
زهرا گلستانی
صفحات: 1· 2