• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رسم عاشقی

14 آذر 1391 توسط محمدی
که نامش را بر خود می نهیم. کدام عاشق اینقدر از معشوق خود بی خبر است که ما از حسین؟!

چرا هر محرم برای اینکه اشک بهتری از چشممان بگیرند ضربه های شمشیری که بر بدن امام وارد شد را اضافه می کنند؟ چرا بعضی می گویند غلو نکنید اما طوری از عاشورا بگویید که مردم حتما گریه کنند. درست است که باید بر این مصیبت گریست اما آیا امام شهید شد تا فقط ما بر او بگرییم؟ گریه کنیم و بعد فراموش کنیم، چه فایده؟ گریه باید با از سر درد باشد نه احساس.

راستی در نامه ی کوفیان به امام چه نوشته شده بود که امام سفر به کوفه و کربلا را بر اتمام حج مقدم دانست؟ ما که می دانیم امام و یارانش محاصره بودند، تشنه شهید شدند، ما که می دانیم امام برای یاران خود سخنرانی کردند حتی کاروان دشمن را انذار می دادند. چرا اجازه می دهیم سرمان را به عکس های غمگین امام، اثر هنرمندان هندی و نوشته ها و شعرهای بی رمق گرم کنند و هر نسل که جلوتر می رویم از حقیقت دورتر شویم؟ تشنگی امام مهمتر بود یا اراده ی امام؟ ضربه های شمشیر مهمتر بود یا پیام فعل و قول امام؟ چرا از اباالفضل فقط برایمان می گویند که عموی مهربانی بود؟! مقتدر بود، خودش آب نخورد و آن را برای کاروان برداشت و دستانش هنگام آوردن آب قطع و شهید شد. آیا یک پرچم دار برای یک سپاه فقط همین کار مهم را انجام داده است؟ دیگر اصحاب امام چه؟ آنها همه ی راه همراه امام بودند و شب عاشورا مولای خود را تنها گذاشتند و از تاریکی شب استفاده کردند و رفتند یا آیا آن ها آمده بودند تا فقط بروند میدان و شهید شوند؟ چگونه است به جای اینکه هر سال تفسیر و نکته ای جدیدتر از هدف امام داشته باشیم، خیمه ای بزرگتر از دیگر خیمه های شهرمان می زنیم؟ تعداد اسب و شتر تعزیه هایمان را زیادتر می کنیم. شام رنگین تر تهیه می کنیم. مداح خوش آوازتر می آوریم نه باسواد تر. چگونه شاد عزاداری می کنیم؟ چگونه به خود اجازه می دهیم از هر وسیله ای برای دعوت استفاده کنیم؟

راستی ما به کجا می رویم چنین شتابان؟ آیا امام را فقط برای گرفتن حاجاتمان می خواهیم؟ آیا هدف خدا و پیامبر از معرفی امامان این بود که هر کجا ماندیم دست به دعا برداریم و ایشان را به پهلوی شکسته ی مادرشان، به سر بریده ی سالار شهیدان، به گلوی تیر خورده ی نوزاد کربلا و جگر پاره پاره ی کریم اهل بیت قسم دهیم؟ آیا امامان برای ما آرزویی ندارند؟ آیا در مسیر هدایت حرکت می کنیم؟ راه را خودمان انتخاب کردیم یا نشانمان دادن؟ آدرس را درست می رویم؟ اگر این راه را شبیه سازی کرده باشند چه؟ اگر تازه واردی از ما بپرسد انتهای این راه کجاست، می توانیم آن را توصیف کنیم؟ پاسخی قانع کننده داریم؟ آیا می توانیم دیگران را به سوی خودمان جذب کنیم؟ آیا جرأت این را داریم که به دیگران بگوییم مثل ما باشید؟

اما اگر فقط ذره ای جوهره ی خالص عشق در وجودمام داشتیم نیاز به تبلیغ زمانی آن نبود. کسی هم جرأت نمی کرد بگوید شیعه و معایبش! نمی گفتند حسین را منتظرانش کشتند و مهدی را نیز منتظرانش می کشند.

پس وای بر ما با عاشق بودنمان. وای بر ما با ایمانمان! وای بر ما اگر با معرفت گریه نکنیم و آن گونه که باید عاشقی را نیاموزیم از ائمه ی اطهار علیهم  السلام.

مریم یزدانی

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: دست نوشته های طلاب لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم: از سخنان خداوند متعال به موسی علیه السلام: ای موسی، هر کاری که برای من انجام شود، اندکش زیاد است و آنچه برای غیر من انجام گیرد زیادش ناچیز است.
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • اصلی
  • انس با قران
  • خانواده در قرآن
  • اخبار مدرسه
  • علمی
  • معرفی کتاب
  • داستان
  • پایان نامه
  • آداب ماه رمضان
  • گیاهان در قرآن
  • آسیب های جسمی تلفن همراه
  • دست نوشته های طلاب
  • مقاله
  • فرهنگ مهدویت و انتظار در فضای مجازی
  • فاطمه کوثر آفرینش
  • چهل حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها
  • وقایع ماه های قمری
  • حجاب
    • نظر دانشمندان و هنرمندان غیر مسلمان در مورد حجاب
  • روز شمار ایام بهمن
  • احادیث
  • نماز
  • راز پروانه شدن

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
وبلاگ-كد تاريخ هجري
وبلاگ

آمار سایت

خبرنامه



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



مهدوی

مهدویت امام زمان (عج)
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس