10 آبان 1390 توسط محمدی
سال ها و ماه ها و لحظه هایم یکی پس از دیگری می گذرد در انتظارت هر روز که عمرم می گذرد به امید دیدارت یا زیستن در دورانت سپری می گردد. اما انگار این انتظار پایانی ندارد. هر زمان که به فرزند کوچکم می گویم « آقا بیا » دلم می لرزد و چشمانم خیس اشک می شود و باز شما هنوز در پس پرده مانده اید.
آقا جان! ما منتظران خوبی نیستیم اما شما که آقای خوبیهایی.
پس کی می آیی ….؟
پایگاه بسیج کوثر