بسیج
بسيج از دیدگاه قرآن
عنوان بسیجی از زیبا ترین ، جامع ترین ودوست داشتنی ترین اسمهاست . در قرآن کریم آیاتی را به آن اختصاص داده که به بر خی از آن ها می پردازیم .
اولين بسيج عمومى مسلمانان
هُوَ الَّذِى أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الحَْشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يخَْرُجُواْ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونهُُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَئهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يحَْتَسِبُواْ وَ قَذَفَ فىِ قُلُوبهِِمُ الرُّعْبَ يخُْرِبُونَ بُيُوتهَُم بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِى الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبرُِواْ يَأُوْلىِ الْأَبْصَارِ(حشر /2)
اوست خدايى كه كافران اهل كتاب را (يعنى يهود بنى نضير را كه به مكر، قصد قتل پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله كردند) براى اولين بار همگى را از ديارشان بيرون كرد و هرگز شما مسلمين گمان نمىكرديد كه آنها از ديار خود بيرون روند و آنها هم حصارهاى محكم خود را نگهبان خود از (قهر و انتقام) خدا مىپنداشتند تا آنكه (عذاب) خدا از آنجا كه گمان نمىبردند بدانها فرا رسيد و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افكند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانههاشان را ويران مىكردند، پس اى هوشياران عالم پند و عبرت گيريد.
ss="MsoNormal" style="text-justify: inter-ideograph; margin: 0cm 0cm 0pt; direction: rtl; unicode-bidi: embed; text-align: justify; mso-layout-grid-align: none;" dir="rtl">
حشر” در اصل به معنى حركت دادن جمعيت و خارج ساختن آنها از قرارگاهشان به سوى ميدان جنگ و مانند آن است، و منظور از آن در اينجا اجتماع و حركت مسلمانان از مدينه به سوى قلعههاى يهود، و يا اجتماع يهود براى مبارزه با مسلمين است، و از آنجا كه اين نخستين اجتماع در نوع خود بود در قرآن به عنوان” لاول الحشر” ناميده شد .(تفسير نمونه، ج23، ص: 48)
اهميت بسيج براى جهاد
1يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَا لَكمُْ إِذَا قِيلَ لَكمُُ انفِرُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلىَ الْأَرْضِ أَ رَضِيتُم بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا مِنَ الاَْخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا فىِ الاَْخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ(توبه /38)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، جهت چيست كه چون به شما امر شود كه براى جهاد در راه خدا بىدرنگ خارج شويد (چون بار گران) به خاك زمين سخت دل بستهايد؟ آيا راضى به زندگانى دنيا عوض آخرت شدهايد؟ در صورتى كه متاع دنيا در پيش عالم آخرت اندكى بيش نيست. (38)
ـ مؤمنان ، موظف به بسيج شدن براى نبرد در راه خدا ، به هنگام صدور فرمان جنگ هستند.
بسيج بنى اسرائيل
قالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ (مائده/25)
(موسى) گفت: پروردگارا! همانا من جز خود و برادرم، اختيار كسى را ندارم، پس ميان ما و قوم فاسق و تبهكار فاصله بينداز
ـ عذر خواستن موسى ( ع ) در پيشگاه پروردگار ، از ناتوانى خويش در بسيج بنى اسرائيل براى مبارزه با جباران
ـ هارون ، همانند موسى ( ع ) ، مأمور بسيج بنى اسرائيل براى فتح سرزمين مقدس شد .
آيه بيست و سوم (و قال رجلان . ..) بيانگر آن است كه آن دو مرد نيز همانند هارون مطيع موسى(ع) بودند و اين حقيقت با تفسير جمله <لااملك الا نفسى و اخى> به اينكه تنها اختياردار خود و برادرم هستم و در ميان بنى اسرائيل تنها هارون فرمانبردار من است، سازگار نيست. بنابراين بايد گفت <اخى> مبتدايى است با حذف خبر (و اخى لايملك الانفسه) و نام بردن از خود و برادرش به اين دليل است كه بسيج بنى اسرائيل بر عهده هارون نيز بوده است.
بسيج در جهاد
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ ( ال عمران /167)
و چهرهى منافقان معلوم شود، (كسانى كه چون) به آنها گفته شد: بياييد شما (هم مثل ديگران) در راه خدا بجنگيد و يا (لا اقل از حريم خود) دفاع كنيد، گفتند: اگر (فنون) جنگى را مىدانستيم، حتماً از شما پيروى مىكرديم. آنها در آن روز، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان. با دهانشان چيزى مىگويند كه در دلشان نيست و خداوند به آنچه كتمان مىكنند آگاهتر است .
ـ ضرورت بسيج تمامى نيرو هاى مؤمن و غير مؤمن از سوى رهبرى جامعه دينى براى رويارويى با هجوم كافران
بنابر اينكه دعوت مطرح شده در آيه، يك دعوت موردى و خاص باشد، نه بيانگر اصل وجوب جهاد و دفاع، الزاماً مخاطبان در آيه دو گروه خواهند بود: گروهى كه <للّه> و <فى سبيل اللّه> در صحنه پيكار حاضر مى شوند و گروهى كه براى دفاع از كيان و مليّت خود و . .. نبرد مى كنند.
- انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالاً وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَ ( توبه41 )
ـ فرمان خداوند به بسيج همه مسلمانان صدر اسلام براى جهاد در راه خدا ، هر چند فاقد تجهيزات كافى نظامى باشند .
انفروا خفافاً و ثقالا
بسيج عمومى در غزوه تبوك
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (توبه /90)
باديهنشينانى كه (از شركت در جنگ) معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانى كه به خدا و پيامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذابى دردناك خواهد رسيد . ( تفسير نور، ج5، ص: 123)
ـ بسيج عمومى همه مسلمان ها براى شركت در جنگ تبوك.
از آن جايى كه حتى باديه نشينان براى عذرخواهى نزد پيامبر(ص) آمدند، بسيج عمومى و وجوب جهاد بر همگان استفاده مى شود. گفتنى است كه اين بخش از آيات ـ چنانكه مفسران گفته اند ـ درباره جنگ تبوك است.
بسيج مجاهدان
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ( توبه/54)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما كه از دين خود برگردد (به خدا ضررى نمىزند، چون) خداوند در آينده قومى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز خدا را دوست دارند. آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر كافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد مىكنند و از ملامت هيچ ملامتكنندهاى نمىهراسند. اين فضل خداست كه به هر كه بخواهد (و شايسته ببيند) مىدهد و خداوند وسعت بخش بسيار داناست
ـ نويد الهى به اعتلاى دين خويش با بسيج مردمانى مجاهد و نستوه ، با صلابت و بى باك از ملامت دشمنان دين
بسيج نيروها در مبارزه
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ ( یونس/71)
و بر آنان سرگذشت نوح را بخوان، آن گاه كه به قوم خود گفت: اى قوم من! اگر ماندن و موقعيّت من (در ميان شما) و يادآورىام نسبت به آيات خداوند بر شما سنگين و تحمّل ناپذير است، پس (بدانيد كه) من تنها بر خداوند توكّل كردهام (و از چيزى هراس ندارم) پس شما و شريكانتان فكرتان را جمع كنيد تا چيزى از كارتان بر شما پوشيده نماند، سپس در بارهى من تصميم بگيريد و مهلتم ندهيد
15 ـ ارزيابى درست و جمع آورى قوا و تصميم گيرى قاطع و به موقع ، از اصول مبارزه است .
فلسفه بسيج فرعونيان
- إِنَّ هَؤُلاَءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ –( شعراء 54)
1 - دستور فرعون به مأموران جمع آورى سپاه ، مبنى بر اندك جلوه دادن نيروى بنى اسرائيل به منظور تقويت روحيه مردم و تشويق آنان به پيوستن به سپاه وى
جمله <إنّ هـؤلاء. ..> دستور فرعون به مأموران خويش است كه به مردم بگويند: گريزندگان، تعدادى اندك و ضعيف اند. گفتنى است كه كلمه <شرذمة> به عده اى از مردم گفته مى شود و <قليلون> صفت <شرذمة> است; يعنى، عده اى اندك.
سرکار خانم اکرم بهرامیان، معاون پژوهش مدرسه زهرائیه