حکمت های لقمان
19 مرداد 1390 توسط محمدی
نخستین حکمتی که از لقمان آشکار شد.
نخستین حکمتی که از لقمان آشکار شد، این بود که : تاجری مست شد و با هم پیاله اش شرط بست که همه ی آب دریاچه را بنوشد و گرنه، خود و عیالش تسلیم او شوند. وقتی صبح شد و به هوش آمد، {از این شرط بندی پشیمان شد} رفیقش از او می خواست که به شرط عمل کند.
لقمان گفت: « من تو را از این مخمصه خلاص می کنم؛ به شرط این که دیگر چنین کاری نکنی. به طلبکار بگو: آیا آبی را که شرط کردیم بنوشم؟ پس آن را بیاور! یا آبی که الان در دریاچه هست بنوشم ؟ پس دهانه هایش را ببند تا آن را بنوشم! یا آبی را که بعدا خواهد آمد بنوشم؟ پس صبر کن تا بیاید!»
با این استدلال رفیقش از او دست برداشت.