زیباترین رازهای انتظار
الف) همه ی اصول دین، در انتظار وجود دارد. منتظِر، خدای منتظَر را پذیرفته که از او، آمدن امام زمان علیه السلام را می خواهد. همچنین رسالت و امامت را هم باور کرده که اکنون، چشم به راه موعود است.
ب) انتظار فرج، یعنی چشم به راه همه ی کمالات بودن. چرا که با آمدن او علیه السلام هدف خلقت که عبودیت است، محقّق می شود « أینَ جامعُ الکلمةِ علَی التقوی»[1] و ولایت تجلّی کامل دارد و فرج همه ی پیامبران و اولیا در گرو فرج امام زمان علیه السلام است.
>ج) انتظار، انسان را در دو جبهه به مجاهده وا می دارد؛ در جهاد نفس و جهاد با دشمن خارجی که فرمودند:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ »[2]
د) منتظر، خود را با اهداف منتظَر هماهنگ می کند و هدف مهدی علیه السلام معلوم است: أینَ المنتظرُ لإقامَةِ الأمتِ و العوج؟[3] پس منتظر در خودسازی تلاش می کند و هیچ عاملی به اندازه ی انتظار، سازندگی ندارد.
هـ) انتظار، خود را ندیدن و پیوسته به حضرت دوست، نگاه کردن است.
بر دوست تکیه باید، بر خویشتن نشاید
موسی صفت بیفکن، از دست خود عصا را
منتظر ، حتی یک لحظه هم از یار بی خبر نیست و چه عالیست که انسان همواره به « طاووس اهل بهشت»[4] بنگرد و آنی از او ، به غیر متوجه نشود.