شعر
14 فروردین 1391 توسط محمدی
تو هستی یک قرار عاشقانه
کجا هستی بده یک دم نشانه
من از هر جا نشانی از تو خواهم
دشت و کوه و حتی آشیانه
تمام هستی ام پیچیده در هم
کجایی تا کنی آن را تو شانه
تمام آرزوی من همین است
که با تو یک نشستی گفت و گویی عامیانه
برای دفتر شعرم همین بس
نشینی این چنین در این میانه
زینب صالحی