عاشورائیان
کشتی امام علیه السلام بر دشت پر بلای کربلا لنگر انداخته و دارالمجانینی بر پا کرده که تا ابد دیوانگان عشقش را در آن جا پذیر است.
هنگامه ای که هماره عاشورا و مکانی که همیشه کربلاست. جایی که سرها از تن ها جدا افتاده. سر، منشأ فکر و اندیشه است. آنها اندیشه را از تن ها جدا کردند. شاید اندیشه و فکر حسین برود؛ اندیشه ی جهاد حسین برود؛ تن ها دیگر با حسین نخواهند بود.
این تصور شیطان بود، القا شده بر ملعونین همیشگی تاریخ، تصوری باطل، چرا که از پس آن همه قرن، فقط صدای امام مظلوم و شهید کربلاست که در گوش جهان پیچیده و ماندنی شده است.
یار به گرد خود گرد می آورد هنوز و به درستی که بارها، شمار آنها از 72 گذشته است. این بار یار برای فرزندشان می خواهند.
مجنونین عرصه ی عاشورا، مراقب باشید عاشورایی دگر به دست خود نسازیم …
خواهرم ما زینب نمی شویم،
اما زینبی می شویم …
فاضله السادات رضویان، پایه اول