مادر
مادر، چه واژه ي آرامش بخشي است. با آوردن نام مادر اين فرشتهي زميني، بند بند وجودم غرق در آسودگي خاطر مي شود در داستاني نقل كرده اند: «خداوند به نوزادي كه تازه مي خواهد به دنيا بيايد مي گويد الآن وقت آن است كه به دنيا بروي و در آنجا زندگي سعادتمندي داشته باشي. كودك ميگويد آنجا چگونه است؟ چه كسي از من مراقبت خواهد كرد؟ خدا مي گويد: در آنجا براي تو فرشته اي قرار دارد؛ كه او هميشه و در هر حالي و در هر ساعتي تو را عاشقانه حمايت مي كند و دوست مي دارد و نام آن فرشته مادر است كه مادرم را عاشقانه دوست دارم. او از بدو تولدم پا به پاي من در تمام لحظات زندگيام پيش آمده است چه شبها كه تا صبح بالاي سرم نشسته و چشم بر هم نگذاشته است كه مبادا اتفاق ناگواري برايم بيفتد. آغوش مادرم در تمام مراحل زندگيام برايم پناهگاهي بي همتا بود. پناهگاهي كه مرا از هر چيزي مصون مي دارد. ترقّي هاي زندگي را مديون دعاي خير مادرم هستم. هر چه قدر به دنبال واژهاي بودم كه اين فرشتهي زمين را شرح دهم لغتي نيافتم كه در شأن آن باشد.
راضيه محمدي، پايه اول ، سال 1397