مربوط به هفته کتاب و کتاب خوانی
روز چهارشنبه به تاریخ 24/08/1391 در مدرسه ی علمیه زهرائیه شهرستان نجف آباد، مراسمی با موضوع هفته ی کتاب و کتابخوانی برگزار گردید.
در این مراسم حجة الاسلام نور محمدی مسئول مدرسه ی علمیه الحجة سخنرانی نمودند. ایشان با بیان این که طلبگی یک مسئولیت فرهنگی است، نه شغل و عملی برای امرار معاش؛ خاطر نشان کردند « بسیاری از طلبه ها با هدف معنوی به این عرصه قدم می گذارند ولی متأسفانه برخی از آن ها به هدف و مقصود اصلی دست نیافته و سراغ هدف دنیوی می روند. این مسئله نیازمند آسیب شناسی قوی و دقیق است. اگر کسی از زندگی و تحصیل خود آسیب شناسی نکند؛ منش و روش، افکار و عقاید اشتباه خود را پاک نکند، طلبه ی واقعی نیست.
امامان معصوم علیهم السلام فرموده اند: «کسی که دو روز زندگی اش مثل هم باشد، ضرر کرده است.» طلبه ی واقعی علاوه بر اینکه برای تصحیح اشتباهات خود تلاش می کند، به فکر آینده نیز هست.
حجة الاسلام نور محمدی در سخنان خود پرسش هایی را مطرح کردند و به آ« ها پاسخ دادند از جمله : چرا حوزه های ما آسیب پذیر هستند؟ چه مشکلاتی در حوزه های علمیه ما وجود دارد؟ یکی از مهم ترین مشکلاتی که به آن اشاره کرند، مشکل نبود آمار صحیح در حوزه های علمیه بود. ایشان اشاره کردند:« جامعه ی حوزوی باید بداند هر ساله چه تعداد پذیرش طلبه دارد؛ چند درصد طلبه ها به سطوح بالا می روند و ادامه تحصیل می دهند؛ چه تعداد جذب کار و شغل می شوند؟
عقیده ای که باعث این مسئله شده است این می باشد که ، برخی معتقدند تهیه ی آمار منجر به آگاهی دشمن مس شود، آگاهی نسبت به تعداد طلبه ها ، برنامه های حوزه ها، نقاط ضعف یا قوت حوزه های کشور و … . این نوع تفکر اشتباه است. برای مثال، وقتی ساواک شهید بهشتی را دستگیر کرد، حتی نام کامل فامیلی ایشان را می دانست که حسینی بهشتی بوده است، در حالی که هم اکنون بسیاری نمی دانند. ساواک از رفتار و اعمال آ« شهید اطلاعات کامل داشت. آیا م نباید اطلاعات جامع وکامل از طلبه ها و حوزه های خود داشته باشیم؟ درباره ی میزان توانایی ها، سن طلبه ها، کم و کیف برنامه های حوزه.
ما خبر داریم که بهاییون به این موارد آگاهی دارند و حتی در سطح مدارس کارهای مسلمانان را زیر نظر گرفته اند.»
نکته ی دیگری که ایشان به آن اشاره داشتند، بیداری اسلامی و بیداری غرب بود.
« امام خمینی رحمة الله علیه فرموده اند: نظام ماتریالیستی بالاخره افول می کند. در همین راستا مقام معظم رهبری نیز فرموده اند: بیداری اسلامی در جنوب شرق آسیا، آفریقا و غرب ادامه خواهد داشت.»
« جهان به این نکته ی مهم رسیده است، که برای رسیدن به اهداف خود به یک برنامه ی دقیق و کامل نیاز دارد و نسخه ی فلاسفه و سیاست مداران غرب دیگر پاسخ گوی جامعه ها نیست. برنامه ی مورذ نظر، همان برنامه ی اسلام است.
البته باید توجه داشت که منظور برنامه ی اسلام وهابیت و اسلام غربی نیست؛ بلکه اسلام اهل بیتی و تشیع مد نظر است، که جهان را به منزل مقصود و رستگاری می رساند.
اگر جوانانی تشته ی این برنامه از غرب آمدند و از ما مکتب اسلامی خواستند، اگر مکاتب اقتصادی و روان شناسی اسلام را خواستند، ما چه به آن ها بگوییم؟ در جامعه ای که پژوهش و سرانه ی مطالعه کم است و به گفتار انس بیشتری نسبت به نوشتر است، چه باید کرد؟
سخن مقام معظم رهبری که فرمودند: « ما در کنترل موالید خطا رفتیم.»
هنر و زیبایی تفکر رهبر معظم این است که می فرماید مسلمان اگر خطار کرد باید به خطا و اشتباهش اقرار کند.
حجة الاسلام نورمحمدی بعد از این سخنان درباره ی اهمیت وقت و زمان صحبت کردند.
« وقتتان را زمان بندی کنید، گسترش پیدا می کند. فردی مثل علامه امینی 20 ساعت از شبانه ورز در کتابخانه می ماندند و به مطالعه می پرداختند، از 12 ظهر تا 8 صبح فردا. علامه امینی گفته اند در 10 روز از 10000 کتاب دیدن کردند و از آن ها استفاده و مطالبی که می خواستند برداشت کردند.
یکی از معضلاتی که سرانه ی مطالعه ی کشور ما را کم کرده است، موبایل و کلیپ هایی است که باعث تخریب و یا سازندگی است ، که در هر صورت مطالعه را کاهش می دهد. در سال 75، سه هزار کتاب در اندیشه ی حوزه، کتاب چاپ شده بود، که دو هزار و 700 عدد آن ها ر اغیر حوزه تهیه کرده بودند، دانشگاه، انتشارات خصوص و تنها 300 عدد آن را حوزه تهیه کرده بود. آن به این معناست که فکر جامعه تنها 10 در صد در دست حوزه است، در حالی که باید تمام نیاز جامعه را در موارد دینی و حوزه تأمین نماید.
طلبه درس می خواند ولی نمی تواند چیزی نوشته یا بگوید. اگر اسوه ی ما امام خمینی رحمة الله علیه باشد، باید بدانیم که ایشان بسیار می نوشتند و کم می دش که آن را تصحیح کنند.»
ماجرایی جالب درباره ی علامه حسن زاده ی آملی نقل کردند: « علامه به کتاب فروشی ای رفتند، دکتری آنجا مشغول مطالعه بود که با ورود علامه نگاه تحقیر آمیزی به ایشان کرد، علامه با مسئول کتاب فروشی آقای مصطفوی مشغول صحبت شدند. آقای مصطفوی به آن دکتر اشاره کردند و پرسیدند ایشان را می شناسید؟ گفت: خیر. گفتند ایشان علامه حسن زاده هستند که تصحیح کلیله و دمنه را نوشته اند. دو نسخه ی آخر آن را ترجمه کردند. آن دکتر بسیار تعجب کرد و گفت: من تا به حال تصور می کردم روحانی ها حتی سواد ندارند، چه برسد به این که در ادبیات فارسی دستی داشته باشند.
مقام معظم رهبری تأکید دارند، باید برای جامعه ی اسلامی کار کرد و نیرو ساخت.»
حجة الاسلام نورمحمدی گفتند: باید سخنان مقام معظم رهبری را آویزه ی گوش کرد ونیروی کارآمد برای جامعه تربیت کرد تا افرادی تورات اشتباه راجع به طلبه ها نکنند. ما به توانمندی های دین آگاه نیستیم با این که غرب به طور کامل آگاه است و بسیاری از کتاب خای ما را در دست دارد.
نکته ی دیگری که به آن اشاره داشتند چاپ و انتشار کتاب های قدیمی بود.
«500 جلد فهرست کتاب های نسخ قدیمی است. ما 70 درصد از کتاب های گذشتگان را چاپ کرده ایم، مثلا؛ در نجف آباد کتاب سفینة النجاة به خط مؤلف موجود است اما به چاپ نرسیده است. باید قدر ارزش و مرتبه ی علم و حفظ روایات را داشت.
خانم فضه می گوید:« حضرت زهرا سلام الله علیها حدیث هایی را که پدر بزرگوارشان می گفتند می نوشتند. کسی به خدمت خانم آمد و گفت، روایت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم راجع به فلان موضوع را می خواهم. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: فضه در صندوقچه و در فلان جاست برو و بیاور. فضه رفت و بعد گفت: خانم نیافتم. گفتند: وای بر تو برو پیدا کن که روایات پدرم برای من به اندازه ی سن و حسینم ارزش و قیمت دارد.»
دیگر سخنان ایشان مربوط به تحقیق و پژوهش بود و این که باید به خاطر خدا همه ی کارهایمان با پژوهش همراه باشد، برای نیاز ها و حل مسائل جامعه باید کتاب خواند.
« سال پیش در آمریکا اتفاقی رخ داد. آقای مایکل کوک با تحقیق به خدمت پروفسور طباطبائی مدرس در دانشگاه پرینسون رفت. او با تعریف ماجرا و نظر ادیان پرسید: اسلام راجع به این مسائل و تجاوزاتی که می شود چه گفته است؟
پروفسور طباطبائی از امر به معروف و نهی از منکر صحبت کردند و این که عمل به این فریضه ی الهی از بسیاری فسادها و مشکلات جامعه می کاهد. آقای مایکل کوک بعد از آشنایی ابتدایی با امر به معروف و نهی از منکر بعد از 12 سال تحقیق بزرگترین و حجیم تریم کتاب را در مورد امر به معروف و نهی از منکر نوشت.»
حرف های پایانی ایشان به این شرح بود:« ما اگر خواستیم طلبه و شیعه ی واقعی باشیم باید تعهد و سوز دینی داشته باشیم. باید در دین دلسوزی داشت تا اصل آن را متوجه شویم. همان طور که برای اعمال ظاهری دین اسلام مثل؛ نماز و روزه و دیگر اعمال اهمیت قائل می شویم، برای شناختن حکمت و نهاد آن ها تلاش کرد و کتاب بسیاز نوشت.»