همراهی ال الله
این روزها حرف از همراهی آل الله که میاید کلمه اسارت در ذهنم برق میزند .البته توقعی بیش از این هم از ذهنم ندارم اخر ذهن ما کجا وفهم وآزادی آل الله کجا؟
امان امان که چنان غرق در این ورطه ها شده ایم که این ایام را اسارت آل الله می پنداریم وبدتر از همه اینکه بزرگ بانوی حماسه ساز حضرت زینب کبری سلام الله علیها را اسیر در چنگال ظلم می بینیم وبرایش ضجه می زنیم.وعجیب تر اینکه از خود نمی پرسیم آخر این چه اسارتی است که در آن جز زیبایی نمی توان دید ؟چه اسارتی است که قربانی به محضر عشق می برند؟آخر این چه اسیری است که فریاد “وا محمدا” سر میدهد؟ باید به اسیری خود گریه کنیم واین ایام را اسارت لشگر شکست خورده ی یزید بپنداریم .آنان اسیر این یک وجب خاک شدندونفهمیدند که خاندان نبی را نمی توان اسیر کرد.نفهمیدند که فریاد “وا محمدا “پتکی بود بر سر نفهمشان .نفهمیدند که نمی توان پرده از حجاب ناموس خدا برداشت.امان امان که آب فرات فهمید که آل الله تشنه بودندوزلالی را بر خود حرام داشت ولی موجودی که خلیفه الله بود خلیفه الکفر شد ونفهمید.امان که خاک کربلا از درد این مظلومیت بر خود لرزید وشادی را بر خود حرام کرد ولی این حیوان صفتان نفهمیدند.آری آل الله با اسارت تضاد دارد…آنهایی که زمین وزمان از کرمشان خلقت یافتند اسیر دست شیطان صفتان دنیا نشدند ونمی شوند و نخواهند شد.
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد
وآخر تابع له علی ذلک”
مینا نوروزی پایه اول