پایان نامه
موضوع: آداب سير و سلوك در قرآن
استاد راهنما: سركار خانم اشرف رضايي
استاد داور: سركار خانم فرشته مناني
محقق: فاطمه بهرامي
تاريخ: زمستان 1386
چکیده: هركسي كه به خود و كردار و رفتار خويش بنگرد بيترديد خود را نيازمند به ديگران ميبيند و هركه نيازمند به غير باشد ذاتاً ناقص است و هرگاه انسان از نقص خويش آگاه باشد در درون خود انگيزهاي براي نيل به كمال مييابد و لذا احساس نياز به حركت به سوي كمال پيدا ميكند و به اين ترتيب در وادي سير و سلوك قدم نهاده است. پس لازم است بداند كه از كجا بايد سلوك را آغاز كند، چرا كه سير و سلوك در واقع آغاز حركتي است كه انسان را از مبدأ به مقصد ميرساند.
>از سوي ديگر سالكان راه حق بايد به خوبي با عواملي كه مانع سير و سلوك هستند آگاهي داشته باشند تا از اين دريچه بتوانند با شناسايي اين موانع، درصدد رفع آنها برآيند و سپس تمام همت و تصميم خود را به كار گيرند تا به حالاتي كه يك سالك حقيقي دارد مثل تفكر، خوف و حزن، خلوت نزديك شوند زيرا اين حالات باعث ترقي در درجات كمال و موجب سرعت سير در طرق وصول به مطلوب ميشوند.
امّا حالاتي نيز وجود دارد كه همزمان با سلوك حاصل ميشوند مثل شوق، محبت، معرفت، يقين و … و حالاتي مثل توكل بر خدا، تسليم، رضا، توحيد و اتحاد ـ بعد از سلوك براي سالك بوجود ميآيند و هرگاه اين حالات براي سالك حاصل شوند خود دليل بر كمال نهايي نفس انساني ميباشد.