بهار
بهار
بهار همیشه برای من بوی علف های سبز دم صبح، بازگشت پرستوها و آواز دل نواز سحرگاهی آنان را یادآور می شود.
بهار که می شود آدمی به یاد رستاخیز می افتد وقتی در باغ، شاخه های شکوفه کرده ی درختان را در کنار شاخه های خشک شده در زمستان می بینم با خود می گویم: « وای بر ما اگر در رستاخیز قیامت هم چون این چوب های خشک شده باشیم … »
از بهار درس های زیادی می توانیم بگیریم.
درس نو شدن و تازگی و صفای باطن را.
درس استقامت در برابر سردی زمستان و در عوض رسیدن به زیبایی و طراوت بهار. معمولا انسان ها زندگی را بر اساس یکی از فصل هایش می بینند .
اگر در زمستان زندگی مقابل مشکلات سر خم کنیم، لذت دیدن زیبایی بهار، طراوت تابستان و رنگارنگی پاییز را از دست می دهیم.
چه خوب است در بهار هنگامی که در طبیعت قرار می گیریم روحمان هم با آن متحول شود.
به طراوت سبزه شویم، به زیبایی شکوفه، به زلالی چشمه ساران و همگام با بلبلکان روی شاخه های پر شکوفه گیلاس لب به ستایش و مدح خدا باز کنیم و در برابر این همه زیبایی و شکوه آفرینش خدای بزرگ سر به سجده گذاریم.
چه زیبا گفت سهراب سپهری:
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه
مهرم نور
دشت، سجاده ی من
من وضو با طپش پنجره ها می گیرم …
من نمازم را وقتی می خوانم که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
راستش را بخواهی در بهار هر گلی هم باشد، چه شقایق، چه گل پیچک و رز جای یک گل خالی است.
اصلا بهار همه ی طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس
بر سر سفره های سال تحویل یادی از گل زیبای نرگس، مولا و ولی نعمتمان کنیم مخصوصا که عید با فاطمیه همراه است.
یادمان باشد گل یاس پیامبر صل الله علیه و اله و سلم در خزان طوفان زده ی دلها با خون خود حیات را در دلهامان زنده نگه داشت. … بیایید باغ زندگی مان را فاطمی کنیم .
عید امسال پر از بوی گل یاس شده
و پر از خاطره گندم و دسداس شده
همه ی خلق گواهند که با بوی بهار
بوی یک خانه ی آتش زده احساس شده
چینش سفره ی امسال تفاوت دارد
سین هر سفره سلامی است که بر یاس شده
خانم صالحی، پایه اول