امام زمان
27 تیر 1390 توسط محمدی
آشتی با امام عصر
مولای من! آرزو داشتم مرا عبدالمهدی می نامیدند. دوست داشتم از همان اول، اذان عشق تو را در گوشم زمزمه کرده بودند، ای کاش از ابتدا مرا برای تو نذر کرده، حلقه ی غلامی ات را برگوشم افکنده بودند! کاش کامم را با نام تو بر می داشتند و حرز تو را هم راهم می کردند!
مهدی جان! دوست داشتم با نام نامی تو زبان باز می کردم، ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن « یا مهدی » وا می داشتند!
ای کاش مهد کودکم، مهد آشنایی با تو بود، کاشکی در کلاس اول دبستان، آموزگارم، الف بای عشق تو را برایم هجی می کرد و نام زیبای تو را سرمشق دفترچه ی تکلیفم قرار می داد.
در دوره ی راهنمایی، هیچ کس مرا به خیمه ی سبز تو راه نمایی نکرد.
در سال های دبیرستان، هیچ کس مرا به خیمه ی سبز تو راه نمایی نکرد.
صفحات: 1· 2