غربت امام عصر علیه السلام
29 تیر 1390 توسط محمدی
آقای من!
مولای غریب و تنهای من! مضطرّ فاطمه علیها السلام!
اسیر آل محمد r ! پدر مهربان اهل عالم!
می خواهم غربتت را حکایت کنم؛ غربتی که دوازده قرن است ریشه دوانیده؛ غربتی که اشک آسمان و زمین را جاری ساخته؛ غربتی که حتی برای برخی محبّانت، غریب و ناشناخته است؛ غربتی که اجداد طاهرینت پیش از تولد تو بر آن گریسته اند.
متحیّرم کدامین مصراع از این مثنوی «هفتاد من کاغذ» را بازخوانی کنم؟
کدام سطر، کدام صفحه و کدام فصل از مجلّدات این کتاب قطور را باز نویسم؟
من از تصویر این غربت و غم ناتوان ام.
صفحات: 1· 2