کعبه ی عاشقان
کعبه ی عاشقان
می گویند امروز روزی است که چشم زمین بر جمال کعبه افتاد و امروز را می گویند روزی بس عظیم است و پربرکت. می گویند امروز رحمت خدا بر زمین و زمینیان نازل می شود و روزی است که دو نبی خدا به نام های ابراهیم و عیسی علیهم السلام متولد شده اند. نمی دانم دیگران در مورد این جمله چه فکر می کنند اما من می گویم رحمت همان وجود شماست. شما را می گویم آقاجان! شما که خود از جنس بارانی و نور. شما که کعبه دل مشتاقانی و طلیعه ی حضور. کاش امروز کعبه ی عاشقی نمایان می شد و چشم زمینیان به دیدارش روشن. می دانم آقاجان که کویر خسته ی نگاهم تاب تحول آن را ندارد که در نگاه نافذ شما گره بخورد اما سر را بر زمین خواهم افکند و در روز آسمانی شدن زمین چشم بر خاک خواهم دوخت تا شاید رد پایی از کلام شما راه را به من نشان دهد. می خوانم آنچه را از شما به عاشقانتان هدیه شده و به خاطر می آورم آن حدیثی را که از مادرتان زهرا می گویید و الگو بودن ایشان برای شما. پس ددست بر دامان دخت مهربانیها می زنم و از وجود مقدسش مدد می گیرم تا باشم آن گونه که مورد پسند شماست تا شاید این بار"دحوالارض” به گونه ای دیگر باشد و تمام قلب زمین و زمینیان را فرا گیرد و قلب های سنگین گناه آلود را به تپش وادارد برای آنکه زمان آمدن شما فرا رسد… .
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو
ببین باقی است روی لحظه هایم جای پای تو
فاطمه مومنی